من خیلی گریه کرده بودم،سرمم بالا گرفتمو گریه کرده بودم،به زمین زمان فحش داده بودم و بی قرار شده بودم،برای از دست دادنای بی معنی برای درجا زدنای تکراری برای حسای مزخرفی که بی وقت به سراغم اومده بودن،برای تکه های جدای روحم برای خلا های طولانی،برای یه دختر تنها بودن(عجیبه آدم تنها بودن با دختر تنها بودن فرق داره حس بی پناهیش بیشتره) اما اگه همه ی اون مچاله شدن ها لازم بود تا منِ الان ساخته بشه میتونم کم کم دوسشون داشه باشم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Lorena ائمه اطهار نمایندگی فروش دستگاه پولیش روپس®RUPES جاذبه هاي گردشگري جهان سلامت روز youmovies اموزش ساخت وبلاگ و کار با ان آمد دانلود | دانلود آهنگ و فیلم دانلود جدید 2015