گم شده



دچار شدم شدید همه اس دلم میخاد فیلم و سریال ببینم و از اتاقم نیام بیرون:/خیلییییی بده:/ بعد یه سندرم دیگه هم دارم سه چار قسمت اخر سریالارو نمیبینم و ولشون میکنم :/ترجیح میدم به سبک اصغر فرهادی سریال ببینم:/اون کتاب مارینا ک گفتم رو دوست داشتم،یه کتاب دیگه هم خریدم دختری ک رهایش کردی دیدم همه میخونن به به چه چه میکنن همون اقای فروشنده گفتش ک خوب نیس این کتاب الان ک دارم میخونمش اصلن دوسش ندارم:/حس میکنم پولمو اصراف کردم:/

به همه بیابونا ک توشون تنهایی سیگار کشیدی و دال بند گوش دادی
به همه شلوار مشکی گشادا
به همه درختایی دوسشون داشتیم و قطع شدن
باید بری،باید اعتراف کنی ک میخای بری،موندن شبیه چشات نیس
روحت دچار استاز میشه اینجا،باید بری ک آمبولی نکنی یه وقت
تو مث ابرایی واسه موندن نیستی،واسه یه نفر نیستی،واسه خودت نیستی
پ.نون:میگه ک تو خیلی استعداد داری و از این تعریفا ک ادم فکر میکنه میخان خرش کنن:/حال ندارم حال خیلی چیزا رو
پ.نون: یه روز از یکی خوشت میاد و حتی ممکنه همون روز پشیمون بشی!دمدمی مزاج بودن همیشه بد نیس باعث میشه بعضی وقتا بهترین تصمیم رو بگیری!
پ.نون:پاتو میوفتم ۹۰ ٪ نویفتادم شیرینی میدم:)نمیدونم چرا تو مخم نمیره یعنی انقد کدهمه سر فارما و قلب اه و ناله کردن و من فکر کردم چرت میگن الان سر پاتو دارم دوبرابر اه ناله میکنم و به بقیه نمیگم تا فکر نکنن دارم چرت میگم:/

دختره دماغشو تازه عمل کرده هرکی قهوه یا نسکافه درست میکنه میاد بهش تذکر میده:/بنظر من اون داره حق الناس میکنه نه اون بنده خداهایی(ازجمله خودم) ک قهوه میخوریم!واضحه! نیست؟! همه بخاطر یه دماغ عملی نباید قهوه بخوریم؟میتونه تو خونه اش درس بخونه کسی مجبورش نکرده!البته قابل ذکره ک جز قوانین کتابخونه اینکه کسی قهوه نخوره ولی خود مسئول کتابخونه هم میخوره:) مسئله ی عمیقا پیچیده ایه:)ولی من بازم قهوه میخورم چون اگه نخورم زنده نمی مونم :) الان ک دارم مینویسم احساس کردم ک یه خورده خودخواهیم هم من هم اون!هردومون بخاطر مسائل شخصی کوتاه نمیایم:/

تمام چیزی ک میخام برای امروز ثبت بشه همینه:)
پ.نون:میگم زشت نباشه همه شون سر معدل بین ۱۹-۱۹/۵ دارن رقابت میکنن بعد رمان جدید خریدم ک بخونم و معدل به هیچ جام نیس:)
هنوزم فکر میکنن دکترای خفن اونایی ک زیاد درس خوندن؟اشتباه نمیکنید ولی آدمی باهوش نیاز ندارن خودشو خسته کنن:)معمولیان ک سر رتبه میجنگن باهوشا خودشونو ارتقا میدن توی چیزایی ک بقیه فک میکنن الان وقتش نیست:)
باز هم با بی مخاطبی مواجهم :(سوالم این بود ک بین زبان آلمانی(که الان نصف بچه هامون دارن میخونن و من علاقه بهش ندارم) و فرانسه و عربی کدومو یاد میگرفتید اولویتتون رو کدوم میذاشتین؟؟

تا بحال شده ک بخاطر استرس بی اعصاب بشید ؟! و تا بحال شده ک اطرافیانتون بدونن ک شما استرس دارید و بی اعصابیتون منشا داره و دلیلش اونا نیستن و درکتون کنن؟ پس چرا تمام اطرافیان و خانواده ی من درک نمیکنن اینو:( 

+ دنبال هر غذایی گشتم ک ویتامین دی بالایی داشته باشه اخرش میرسید به ماهی و غذاهای دریایی:(بدمزه ان همه شون:(

+ مامانم فک میکنه ک من همه اش دارم باهاش بدحرف میزنم،ولی من مث همیشه ام،نمیدونم مامانم حساس شده یا من واقعا دارم بد حرف میزنم:(((خیلی غمگینم بخاطرش

+ این خانومه ک مسئول کتابخونه امونو تو سه ساعت یه رومیزی نیم متری بافت ،خیلی باحاله

+خاهرزاده ام ۲۰ روزشه و چشمش عفونت کرده دکتر بهش کلرامفیکل داده ، تو رفرنس ما نوشته که برای نوزادا ممنوعه   چون که سندرم بچه خاکستری و کلاپس عروقی میده کلرامفیکل به خاهرم گفتم ، فرداش اومد بهم کفت ک تو اینترنت نوشته اشکال نداره بهداشتم گفته اشکال نداره و اینکه بخاطر حرف من کلی ترسیده و نباید وقتی بلد نیستم چیزی بگم،و من کلی ضایع شدم ، رفرنس ک غلط نمیشه قطعا، منم هرچی  خونده بودم گفتم، بخاطر جریحه دار شدن غرورم خیلی غمگینم:( تجویز پزشک با رفرنس تداخل داره یعنی منم بعدا باید اینجوری تجویز کنم؟ پس چرا اینارو میدن بخونیم:/



برنامه ام‌ اینکه یه روتین جدید رو شروع کنم اگر خوب پیش رفت ک اعلام میکنم اگر خوب پیش نرفت خودتون پستو فلاپ شده در نظر بگیرید:)

+میشه دعا کنید سمیولوژی رو خوبِ خوب بدم؟

+تا بحال به این فکر کردین ک یه کاری چون بدرد بقیه و خودتون میخوره رو انجام بدین و بیخیال آرزوتون بشید یا برعکس؟!کدومش اولویته؟کدومش با ارزش تره؟انتخاب سختیه!

+دکتره متخصص ENT عه اومده سرکلاس چندتا اصلاح شاخ پزشکی که در سطح مانیست بلغور کرده بعد میگه شماها ک درس نمیخونید:/ کل کلاسشو ۵۰ مینه تموم کرد:/ اونوقت میگن دانشجو بی سواده:/ استاد عزیز من شما درس بده من قول میدم واو به واو حفظ کنم:)

+ به چیزی مینویسم و از نوشته ی خود دل شادم :#نه_به_سه_سال_طرح  #نه_به_سه_سال_طرح #نه_به_سه_سال_طرح #نه_به_سه_سال_طرح #نه_به_سه_سال_طرح

+همینجوریش موقع طرح رفتن معدل الفا رو معاف میکنن اونام میرن خارج بعد بشه سه سال ک کلا گند میخوره به سیستم :/ دقیقا نمیدونم اندفعه به نفع کدوم #اقا_زاده ‌س ک همچین کار مسخره ای دارن انجام میدن!!!


امروز رفتیم جمهوری برای خرید گوشی پزشکی هرکسی ادعا داشت ک مال خودش اصله و مال بقیه فیک!بعضی ها هم میگن ک گرون میشه اگه تو این یکی دو روز نگیری،انقدرررررر هم گرونه ک ادم خجالت میکشه به خانواده اش بگه از اینا لازم داره:/از پایه ۱۹۰۰ شروع میشد تازه:/
هرچقدرررر تو این یه سال دنبال کار گشتم هیچ جوره نمیشد،میخاستم پولامو جمع کنم ک گوشی بخرم یا کتابامو خودم بخرم ولی انگار نمیشد الان واقعا خجالت میکشم از اینکه هنوز دارم از خانواده پول میگیرم و انقدر هم خرجم زیاده://///

همه امون چیزایی رو در مورد بقیه میدونیم که نباید به روی خودمون بیاریم،چیزایی ک خودشونم میدونن ما میدونیم.موضوع فقط اینکه باید هردومون تظاهر کنیم به ندونستن.شاید اسمش رازه ، رازی ک همه میدونن ولی اینم میدونن ک نباید به زبون بیارنش
پ.نون:بی ربط به متن:دیروز ک دواشتم با ف.پ حرف میزدم ک چقد خوب کره ای بلده و اینا از خودم بدم اومد دلیلشم رفتار غلیظم بود نباید ادما رو بینشر از جنبه اشون تحویل گرفت و نباید با ادمایی ک همیشه نادیدشون میگرفتی گرم تر از همیشه رفتار کنی چون واضحه فکر میکنن واقعا تحویل گرفتنی ان:/

من خیلی گریه کرده بودم،سرمم بالا گرفتمو گریه کرده بودم،به زمین زمان فحش داده بودم و بی قرار شده بودم،برای از دست دادنای بی معنی برای درجا زدنای تکراری برای حسای مزخرفی که بی وقت به سراغم اومده بودن،برای تکه های جدای روحم برای خلا های طولانی،برای یه دختر تنها بودن(عجیبه آدم تنها بودن با دختر تنها بودن فرق داره حس بی پناهیش بیشتره) اما اگه همه ی اون مچاله شدن ها لازم بود تا منِ الان ساخته بشه میتونم کم کم دوسشون داشه باشم

همیشه همه ی زخمامو خودم با  دستای خودم مرهم گذاشتم،تنهایی سرمو بالا گرفتم گریه کردم، به خودم برای اشتباهاتم دلداری دادم و از خودم معذرت خواستم،این معنی تنهابودن نیست،معنی خودت ساخته بودنه شاید. تو دلم با بقیه دعوا نکردم با خود گذشتم دعوا کردم خود گذشتمو برای تلاش بیشتر تشویق کردم و اشتباهات گذشته رو تو ذهن خودم قشنگشون کردم،مثل "مردی در تبعید ابدی"
ما هممون بعضی وقتا خوشحالیم از ته دلمون بعضی وقتا دلگیریم توی تمام اوقاتمون و بعضی وقتا خسته یا بی حوصله ،اینها همه عادیه،باید خودمونو درک کنیم به خودمون احترام بذاریم:)

و بلاخره روزای پایانیه بعثته!بچه های بعد از ما متاسفانه میرن فرهیختگان و سعادت تجربه اینجا رو ندارن!من در هفته ی گذشته از شنبه اش شروع کنم خیلییی اتفاقات متفاوت و متضادی برام افتاد!جالبه حال توضیحشون میست در حد سرفصل برای وقتی ک دلم تنگید برای گذشته های روزمره خودم:با بچه ها دعوای حسابی کردم خودم و اونا ناراحت شدندتقصیر همه مون بود!اربعین رفتم و تجربه نابی بود!وقتی برگشتم دقیقا یه گناه تکراری رو انجام داد که در طول اربعین از خودم توقع داشتم ک وقتی برمیگردم دیگه این خصلت بد توی من نباشه ولیییی فهمیدم ک آدم بدتر از این حرفام:( هیچ وقت نذارین یه گناه عادتتون بشه و همیشه بخاطرش عذاب بکشین!:/

اومده تو جلوی رزیدنته بهش اشاره میکنه میگه حلقه ی دختره رو ببین انقد بلد که برگشت نگاه کرد
بهش میگم چرا این مدلی میگی حداقل جلوش نگو ،جلوشم میگی حداقل اروم بگو حداقل اشاره نکن!!مگه ندیدی برگشت نگاهمون کرد
میگه چرا انقد سخت میگیری،چرا همه چی رو به خودت میگیری!!
میگم ک من فقط ترجیح میدم با ملاحضه نسبت به ادما رفتار کنم!!
ناراحت میشه فک میکنه من حساسم!!
حالم از این رفتارای احمقانه و گندش بهم میخوره!!فک میکنه فقط خودش درست میگه:/احمق:/

یه هفته ما رو بخاطر کرونا تعطیل کردن ومشتاقم بدونم قراره بعدش چی بشه!مثلا وسایل پیشگیری رو برای این همه دانشجو میخان تهیه کنن یا اینکه آرامش قبل از طوفانه و میخان بعدش بخاطر کمبود نیرو ازمون کار بکشن و یا اینکه بحول و قوه الهی قراره فروکش کنه این موج هنوز اوج نگرفته ی کرونا:/
توکل بر خدا
ما خودمون نگران خانواده هامونیم که ناقل نشیم و اونا رو مبتلا کنیم وگرنه جان ناقابلی داریم:)

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کلینیک ساختمانی کارویسkarvis علمی-سرگرمی برترمارکت Bill انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در لبنان فروشگاه ساعت مانیک خندونه